آزار جنسی اولویت نیست؟ - افشین شاعری*
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۳۹۹۱۲
تهران - ایرنا - آزار جنسی از آن واژه هایی است که هنوز هم از حرف های مگوست. صحبت کردن درباره آن تابو است. نه فرد آزار دیده توان گفتن دارد و نه رسانه ها امکان بیان. گفتن آن، هم زبان را می سوزاند و هم دل را.
هفته گذشته، هفته سلامت روان بود که با شعار «سلامت روان در محیط کار» و نامگذاری تشریفاتی روزهای این هفته به صورت نمادین تمام شد و رفت تا سال آینده و هفته سلامت روانی دیگر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزارت بهداشت که مسئولیت سلامت مردم را به عهده دارد و متولی برگزاری مراسم نمادین هفته سلامت روان بود، یک روز از سال را به صحبت کردن درباره سلامت روان آن هم از نوع سلامت روان در محیط کار اختصاص داد و نشستی خبری تدارک دید تا به پرسش های خبرنگاران پاسخ دهد.
در این نشست مسئولان نظام سلامت کشور اعلام کردند که مانند اکثر کشورهای دنیا شیوع اختلالات روانی در ایران نیز 23.6 درصد است. البته به گفته مسئولان، شیوع اختلالات روانی در برخی کشورهای غربی مانند آمریکا بیش از ایران و حدود 26.7 درصد است.
به گفته مسئولان وزارت بهداشت، افسردگی شایعترین اختلال روانی در کشور است. شیوع افسردگی در زنان 50 درصد بیشتر از مردان است. حدود 12.7درصد مردم ایران به بیماری افسردگی مبتلا هستند و البته شیوع این اختلال در زنان حدود 16.5درصد است و فقط 10.8درصد مردان به این بیماری مبتلا هستند.
این آمارهای رسمی البته حتما جای نقد و نظر کارشناسی دارد اما مسئله مهمتر واقعیت هایی است که بر روی زمین بر زندگی و دل و ذهن مردمان کوی و برزن رخ می دهد. آنان که با غول بیکاری دست و پنجه نرم می کنند، شغل مناسب ندارند، دخلشان به خرجشان نمی خورد، مسکن مناسب ندارند و هزار مشکل کوچک و بزرگ، آنان را به سمت افسردگی و پریشان حالی سوق می دهد.
بحث ما در نشست هفته سلامت روان با مسئولان وزارت بهداشت درباره سلامت روان در محیط کار بود، جایی که مسئولان از عوامل آزردگی خاطر و آسیب به سلامت روان در محیط کار سخن گفتند. نبود شایسته سالاری و پارتی بازی، تبعیض در بین کارکنان، اضافه کاری اجباری، فقدان امنیت شغلی، حقوق ناکافی، شیفت های کاری نامناسب، زیرآب زنی و برخورد عتاب آلود برخی مدیران مغرور می تواند عامل اختلال روح و روان کارکنان، از بین رفتن انگیزه و کار و تلاش و خلاقیت و کاهش بازده کاری در محیط های شغلی باشد.
در این نشست سوالی از مسئولان وزارت بهداشت مطرح شد که جوابی نداشت. «میزان آزارجنسی در محیط های کاری در ایران چقدر است؟». پاسخ این بود: «هیچ آماری از این مسئله نداریم و این مسئله اولویت کشور نیست».
پاسخی که خود سوالات بی شمار دیگری را به ذهن آورد، پرسش هایی که مجال طرح آن نبود اما مگر می شود به ذهن پرسشگر افسار زد که نپرس.
سوال این است، چطور وقتی هیچ آماری از میزان آزار جنسی در کشور نداریم و شناختی از این موضوع نداریم، شجاعانه می گوییم این مسئله اولویت کشور نیست. اگر آمار و میزان این درد اجتماعی اندک و ناچیز است که باید اعلام کنیم تا خیال همه راحت شود و اسباب جوسازی ها و سوء استفاده ها برچیده شود و اگر میزان آن قابل توجه است. چطور اولویت نیست؟ چرا برای پیشگیری و کاهش آن حرفی نمی زنیم؟ آموزشی نمی دهیم؟ آگاه سازی نمی کنیم؟ و به قول برخی دوستان «فرهنگ سازی» نمی کنیم.
واقعیت این است که آزار جنسی نه مخصوص جامعه ماست و نه فقط در این زمان از تاریخ زندگی بشر به وجود آمده است. مسئله ای است که همیشه و همه جا وجود داشته و دارد اما فرق امروز با دیروز در این است که در عصر ارتباطات و اطلاعات زندگی می کنیم، عصری که هم زمینه روشنگری و آگاه سازی بیشتر زنان و مردان فراهم تر است و هم با وجود انبوه اطلاعات مخرب در اینترنت، امکان انحراف و سقوط و بیماری های روانی بیشتر فراهم.
دیگر عصر انکار و پاک کردن صورت مسئله گذشته است، واقعیت ها را باید گفت و به قولی «باید شفاف و بی رودربایستی» مسائل و مشکلات را با مردم مطرح کرد تا راهی برای پیشگیری و درمان دردهایی که مثل خوره به جان جامعه افتاده و نوجوانان و جوانان را به سمت افسردگی و پریشانی می برد، پیدا کرد.
آزار جنسی یک واقعیت ناهنجار است که هم در محیط کار و هم در خارج از آن وجود دارد، می تواند به صورت تجاوز و تعدی مستقیم و همراه با اجبار باشد یا به صورت غیر مستقیم با لمس کردن یا کلام رخ دهد.
علل و عوامل زیادی هم دارد، هستند انسان هایی که در دل مرضی دارند، شخصیت ضد اجتماعی دارند، خودخواه و طمعکار هستند یا خود افسرده و بیمار روانی هستند و باید درمان شوند یا آموزش ببینند. پس چرا از بیان مسئله واهمه داریم و از آموزش عمومی سر باز می زنیم.
مسئله به اینجا ختم نمی شود، باید جامعه مان را بهتر ببنییم، واقعیت این است که چه بخواهیم چه نخواهیم آزار جنسی بیشتر بر دختران و زنان وارد می شود، جامعه ای که در سال های اخیر سطح تحصیلات و سوادشان بالاتر رفته و حضور اجتماعی بیشتری پیدا کرده اند.
شیوع بیکاری در جامعه زنان به مراتب بیش از مردان است و در جامعه زنان تحصیلکرده به مراتب بیشتر. استخدام ها کم است و جوابگوی لشکر بیکاران نیست، بنابراین دختران تحصیلکرده که سرمایه ای ندارند باید مدرک به دست در شرکت ها و بنگاه های کوچک چند نفره به دنبال کار بگردند و تقاضای کار کنند، اشتغال هایی که همیشه امن نیستند و خطرات کوچک و بزرگ در کمین است.
هیچ بعید نیست که کارفرماهای کوچک هنگام جذب نیرو، درخواست های نامعقول هم داشته باشد، از آن طرف نیز، نیاز مالی هست، نیاز به شغل هست، نیاز به درآمد هست. ترس از دست دادن شغل هست و... نیازهایی که زمینه فاجعه، تجاوز و تعدی را فراهم می کند، بی آنکه فریادرسی باشد و توان گفتن باشد.
واقعیت های تلخ اجتماعی کم نیستند، مسئله های اجتماعی وجود دارند. راه حل آن هر چه باشد، قطعا انکار و پاک کردن صورت مسئله نیست. باید صادق باشیم و واقعیت ها را بیان کنیم و آن قدر بگوییم و آموزش دهیم تا کم و کمتر شود، هر چند هیچ وقت به صفر نرسد.
--------------------------------------------------------------------------
*خبرنگار ایرنا
اجتمام**3063**1021
انتشار: حسین نوروزیان
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۳۹۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است
ایسنا/لرستان یک نویسنده و پژوهشگر معتقد است: جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است.
محمدجعفر محمدزاده امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) در دومین نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، بیان کرد: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان میدهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است. شاعرانی مانند میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چارچوب ایران فرهنگی باشد.
رئیس دانشنامه مطبوعات ایران ادامه داد: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی بوده، اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی مانند نظامی مشهود است.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همانطور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه، اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد.
شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است
علیاکبر شکارچی، موسیقیدان و فرهنگپژوه نیز در این نشست گفت: میرنوروز شاعری وارسته و آزاده بود که شعرش آمیخته با عشق و هنر است، گویی دست او در جیب خدا بوده است. شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمیتواند از درون او بجوشد.
مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» تاکید کرد: اینکه تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخاسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.
خالق «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکلگیری گروه چاووش در کنار اساتیدی مانند حسین علیزاده و زندهیادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان، افزود: ملودیهای لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.
«میرنوروز» شاعری است که باید از نو شناخت
کرم علیرضایی، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» نیز در دومین نشست ایوار، با اشاره به اینکه نگاه به میرنوروز باید تعدیل شود و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعر شیفته طبیعت شعر او است و نباید گاهی او را اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیستبوم او هیچ کوچهای حتی به نام او نیست.
مولف «ترانههای لری میرنوروز» به جنبههای عاطفی شعر میرنوروز اشاره و اظهار کرد: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد.
علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد.
میرنوروز شاعری سرآمد به لحاظ سبکی و زبانی است
فرزین رسایی، مترجم و زبانشناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهشهای امروز مغفول مانده است و توقع میرفت ادیب و محقق ارجمندی مانند عبدالحسین زرینکوب، در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز میپرداخت.
وی آشناییزدایی را هنر محتوم شاعران خواند و بیان کرد: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجارآفرینیهای بسیار به چشم میخورد.
او ادامه داد: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است.
این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده میشود که به دلایل سبکی و محتوایی میتوان آنها را شناسایی کرد و از دیوان او سترد.
رسایی با اشاره به ترجمهناپذیری شعر، گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است.
دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهشهای ادبی است
در ادامه این نشست، یادداشت عبدالجبار کاکایی، شاعر خوانده شد. او با اشاره به اینکه بیتوجهی میرنوروز به مرکز توسعه سبکهای ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بود، سبب شد تا در تاریخ پژوهشهای ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میرنوروز بیش از نیایشنامههای فارسی و تحمیدیههایش به واسطه مفردات گویش لری بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است. البته بین تحمیدیهها و نعتهایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصله معناداری است که احتمالا به سیر تجارب شاعر برمیگردد.
شاعر آثار «سالهای تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز، افزود: قصههای عاشقانه برساخته از تک بیتهای میرنوروز، روال عادی تاریخنویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش میپرداختند.
بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز، مقوم زبان فارسی است
ساسان والیزاده، نسخهشناس و فعال فرهنگی و رسانهای هم که در نشست ایوار بهعنوان کارشناس مجری حضور داشت، بیان کرد: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز کامل میشود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است.
شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز، گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد. زنستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنان که با آشناییزدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار میبرد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامشبخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد.
وی درباره نشستهای ایوار توضیح داد: این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسأله فرهنگی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی تلاش دارد.
ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است
اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز، شاعر عصر صفوی، با تاکید بر اینکه به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بیتوجهی به پژوهشگران بومی، ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند.
این فعال فرهنگی با اشاره به مرارتها و نحوه جمعآوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زندهیاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان بهجز در موسیقی، میرنوروز شناختهشده نبود و این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزهگرد میشناختند.
انتهای پیام